ثبت نام

پاسخ تند «رضا رویگری» به «یغما گلرویی»

۳۰۲۸۹۰۴-۰۱
ب

3028904-01گــراموزیک : پخش سریال «معراجی ها» در تلویزیون بحث های زیادی راه انداخت. یکی از این بحث ها داستان جدال یغما گلرویی با رضا رویگری بود؛ رضا رویگری در این سریال یکی دو بار زد زیر آواز و دوتا از ترانه های آلبوم جدیدش کازابلانکا را در آن اجرا کرد.

تماشاگران با این مقدمه نوشت:ترانه سرای این آهنگ ها یغما گلرویی است؛ یغمایی مدتی است ممنوع الفعالیت است و حالا ترانه اش در تلویزیون بدون ذکر نام پخش می شود. همین مسئله باعث شدت تا یغما نامه اعتراضی شدیدالحنی خطاب به رضا رویگری بنویسد و حتی به نحوی او را تهدید هم کند؛ به همین دلیل با رضا رویگری صحبت کردیم تا درباره نحوه قرارداد او و یغما اطلاعات بیشتری کسب کنیم.

در این مطلب بخشی از این پاسخ را می خوانید.
رضا رویگری می گوید: «باید بگویم که ایشان ترانه را به من فروخته اند و پول آن را کامل دریافت کرده اند و من اجازه استفاده از آن را در هر جایی که بخواهم دارم. ایشان باید رفتار خودشان را درست کنند چرا که دوتا از ترانه هایی را که به من فروخته اند را به دیگران هم فروخته اند.
من تا به حال قصد عنوان کردن این مطالب را نداشتم و حالا که شما می پرسید به شما می گویم ترانه «هنوز» و «کازابلانکا» به دیگران هم فروخته شده است. ایشان که خودشان را متعهد می دانند، حداقل به کارهای خود تعهد داشته باشند و اگر ترانه ای را به کسی می فروشند، آن را دوباره به دیگران نفروشند.

بعد هم اینکه من آهنگسازی را به چه کسی واگذار کرده ام به ایشان ارتباطی ندارد. ملودی ساخته شده مطابق شعر نبود و من مجددا آهنگسازی را انجام دادم و این کار حق من است. من برای این آلبوم ۱۱۰ میلیون تومان هزینه کرده ام و می توانم هر جا بخواهم از ترانه های آن استفاده کنم. در قرارداد من عنوان نشده بود که اگر کنسرت برگزار کنم یا حتی در حمام زمزمه کنم، از ایشان اجازه بگیرم.»

در ادامه متن نامه «یغما گلرویی» به «رضا رویگری» را از پایگاه گراموزیک بخوانید :

نزدیک به دَه سال است که شبکه‌های «صدا و سیما» را ندارم و نمی‌بینم ولی چند روز پیش شنیدم بخش‌هایی از ترانه‌ی «کازابلانکا»ی من که چند سال قبل اجرای ناقص و معیوبی از آن با صدای «رضا رویگری» در آلبومی به همین نام منتشر شده بود، توسط همین شخص در سریالی با نام «معراجی‌ها» اجرا شده و این اتفاق اسباب پرسش برای خیلی از مخاطبان شده بود.

پس در یادداشتی کوتاه اعلام کردم که در این مورد هیچ‌گونه هماهنگی‌ای با من نشده و خواننده احتمالن گمان کرده ترانه هم مثل کت و شلوار است که می‌تواند بخرد و در هر مراسمی – از عروسی و بعله‌برون گرفته تا ختم و ختنه‌سورون – از آن استفاده کند و به دلیل این که قانون حق مؤلف به طور کلی در سرزمین ما یک شوخی‌ست، نمی‌شود جلوی اتفاقاتی از این‌چنین را به شکلی سریع و قانونی گرفت و متاسفانه خواننده، ترانه را در هر جایی بخواهد اجرا می‌کند. چه بر استیج کنسرت و خالتور رفتن‌هایش و چه در هر فیلم و سریالی که بخواهد و حتا در توالت و زیرِ دوش! بسته به فهم و حرفه‌ای بودن خود خواننده است که در مواردی این‌چنین با ترانه‌سرا مشورت کند و از او اجازه بگیرد یا نه. تا آن‌جا که پیداست ناخواننده – بازیگرِ یاد شده از آن بی‌بهره بوده که سرخورد دست به این کار زده.

کارگردان و آهنگساز سریال در این مورد اعلام بی‌اطلاعی کردند، اما آقای رضا رویگری در جواب یادداشت من درباره‌ی استفاده‌ی بی‌اجازه‌ از ترانه‌ام در سریال «معراجی‌ها» در گفتگو باخبرگزاری «ایرنا» فرموده‌اند:

«ادعای گلرویی بی‌مورد است، به او ارتباطی ندارد که چه شعری خوانده‌ام. پول هشت ترانه را به گلرویی داده‌ام اما او هنوز پنج شعر به من داده، بنابراین چه ادعایی دارد.»

پس لازم دیدم برای روشن‌تر شدن ذهن تاریک ایشان چند نکته را یادآوری کنم:

۱/ اگر ایشان به همان قرارداد مراجعه بفرمایند می‌بینند که در آن قید شده آهنگساز کار آقای «عماد توحیدی‌«ست و باید تمام ترانه‌ها از من باشد و در صورت تغییر آهنگساز یا استفاده از ترانه‌های دیگری در آلبوم باید قرارداد مجدد، با شرایط و ارقامی تازه تنظیم شود، اما آهنگساز در میانه‌ی کار بدون هیچ دلیلی توسط ایشان تغییر کرد و قرارداد تازه‌ای هم منعقد نشد که الان ژست طلبکارها را به خود می‌گیرند. یعنی خودشان از قراردادی که داشته‌اند تخلف کرده‌اند و از آن‌جایی که نمی‌دانستند (هنوز هم نمی‌دانند) چه می‌خواهند، آن‌قدر از این شاخه به آن شاخه‌ی آهنگساز پریدند که پروسه تولید آلبوم سه سال طول کشید و نتیجه هم به درد لای جرز دیوار می‌خورد و گرفتنِ سردرد.

۲/ همان پنج سال قبل که ایشان پاشنه در خانه و موبایل بنده را از جا درآورده بودند برای کار و با وساطت همان آهنگ‌ساز سرانجام تولید کار شروع شد، بهشان گفتم من نام کسی را در ترانه‌هایم نمی‌آورم چون آن جناب هر روز از من می‌خواستند ترانه‌ای بنویس که فلان و بهمان نام در آن باشد و من زیر بار نمی‌رفتم چون باخبر بودم هفته بعد نام دیگری را پیشنهاد می‌دهند و در کل ایشان ترانه‌سرا را با خواجه‌حرم‌سرا اشتباه گرفته بودند. دلیل این که از نیمه‌ی کار همکاری ما قطع شد همین سردرگمی و ترافیک‌ِ نام‌های پیشنهادی آقای رویگری بود.

۳/ برای اثبات این که استفاده از ترانه‌هایم در فیلم و سریال به من ربط دارد مجبورم به آقای رویگری یادآوری کنم شکایتی در این مورد تنظیم کرده‌ام و از طریق قانونی (گیرم با همین قانون حق مؤلف نیم‌بند) با ایشان برخورد خواهم کرد. تا آن‌جا که می‌دانم ماجراهای دیگری هم دارند اگر روزی لازم شود و ایشان مایل به کِش دادن این ماجرا داشته باشند مفصل به آن خواهم پرداخت.

۴/ چون همچنان خودم – و نه آقای رویگری – را صاحب ترانه ‌ی«کازابلانکا» می‌دانم به زودی اجرایی از متن کامل آن با صدای یک خواننده واقعی منتشر خواهم کرد. منظورم از خواننده واقعی خواننده‌ای‌ست که مثل آقای «رویگری» آهنگ را با یک و نیم پرده فاصله اشتباه نخواند و لازم نباشد در استودیو موهای صدابردار برای روی نت آوردن صدایش سفید شود.

این‌ها حرف‌هایی بود که باید گفته می‌شد. آن‌چه باقی می‌ماند تاسف برای حرفه‌ای‌ست که در آن مجبوری با چنین کسانی مراوده داشته باشی و ترانه‌ی خود را از حلقومِ کسانی بشنوی که نه ذره‌ای از آن را درک ‌می‌کنند و نه شباهتی با آن‌چه می‌خوانند دارند. بلندگوهای بی‌حافظه‌ای که فیششان را به هر دستگاهِ پخشی فرو کنی صدای آن را خواهی شنید.

یغما گلرویی

۱ / مهر / ۱۳۹۳

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *