به فکر تغییر و فرهنگ سازی برای راک و متال در ایران هستم / گفت و گو با شهاب صادقی
در گفت و گو با پارس نوا:
شهاب صادقی: به فکر تغییر و فرهنگ سازی برای راک و متال در ایران هستم
پارس نوا: شهاب صادقی از آن دسته جوانانی می باشد که مسیر سخت و بعیدی را در مارکت موسیقی کشور طی کرده است و توانسته در کنار تمام محدودیت های موجود موفقیت های بزرگی را رقم بزند.
با شهاب صادقی از روزهای سخت کاریش تا چشم اندازش در این مارکت به گفت و گو نشستیم.
کسانی که راک و متال را اجرا میکنند شیطانپرست نیستند
-برای ما بگویید که چگونه وارد این عرصه شدید؟
-خوب به زمانی که هنوز مجوز نداشتم اصلا نمیپردازم، چون منع قانونی داریم. ولی از خرداد ۹۳ که مجوز گرفته شد ۱۳ الی ۱۴ کنسرت را توانستهایم برگزار کنیم.
-تمرینات برای کنسرت و اجرای جدید چگونه پیش رفته؟ چه اتفاقاتی قرار است در این اجرا رخ بدهد؟ از تجربه کار کردن با گروه بگویید.
-من با گروه قبلی خودم اجراهایی داشتم که ۴، ۵ نفری میرفتیم بر روی صحنه و قطعاتی را اجرا میکردیم ولی با جدا شدن گروه قبلی تصمیم بر این شد که در اجرای بعدی باید کار بسیار متفاوت باشد و از شکل یک گروه که با گیتار و درامز ترکهایی را کاور میکنند خارج شود و سر و شکل تازهای پیدا کند. گروه جدید از گذشته بزرگتر است، با تعداد ۳۰ نفر که بیش از نیمی از آن را ارکستر زهی و همچنین چندین وکالیست تشکیل میدهد. حدود ۶ ماه است که با این گروه برای اجرای بعدی در حال تمرین هستیم. من وقتی این کار را شروع کردم فکر میکردم دیگه هر کس میآید، کار خودش را انجام میدهد و تمام میشود. ولی در ابتدا با مشکل جمع کردن این ۳۰ نفر کنار هم در یک ساعت و روز مشخص برخوردیم و فهمیدم هماهنگی این کار سختتر از چیزی است که فکر میکردم. انجام این کارها برای من که کل کار از رفت آمد گرفته تا جنبههای دیگر با خودم است و هیچ تهیهکنندهای ندارم، بسیار سخت ولی شیرین بوده. ممنوم از محمد مهدی شاهینی که رهبر ارکستر زهی است. ولی در کل تجربه خیلی سخت و خیلی دوست داشتنی است، چون ۳۰ نفری که من را همراهی میکنند بسیار فوقالعاده اند و باعث میشوند در کنار سختیها بسیار از کار با همدیگر لذت ببریم.
-یکی از عجیب غریبترین چیزها در کاری که شهاب صادقی انجام داد، گرفتن مجوز برای ترک لیستی بسیار متفاوت بود، چطور برای اجرا از امثال مریلین منسون مجوز گرفتید؟
– بگذارید این روند را از ابتدا تا به امروز با هم بررسی کنیم. همه میدانیم که موسیقی راک و متال در ایران وجههی خوبی نداشته و از سوی دیگر با توجه به شناختی که از این موسیقی داشتم، دنبال هدفی بزرگتر از اجرا و کنسرت گذاشتن در این سبک رفتم و به فکر تغییر و فرهنگسازی افتادم. از ابتدا که برای مجوز اقدام کردم، تلاشم در راستای تغییر نگرش منفی نسبت به این سبک بود تا بگویم کسانی که راک و متال را اجرا میکنند شیطانپرست نیستند، انسانهای غیر موجه با اشکال عجیب و غریب و ترسناک نیستند و مثل بقیه اند. با این صحبتها توانستم برای اجرای متال مجوز بگیرم و رفته رفته توانستم که دیدگاه منفی به این سبک را کمتر کنم. در همین حین دیگر گروهها هم بعد از من توانستند مجوز بگیرند و ما هم روند خوبی را که شروع کرده بودیم ادامه دادیم. روندی که فقط تا اسفند ماه گذشته ادامه داشت و بعد از آن به مشکل ممنوعالکاری برخوردیم. مهمترین دلیلش پشت هم نبودن همکارها در این سبک بود. بعد از چندین ماه تلاش توانستم که مجوز اجرای شهریور را بگیرم و بعد از آن برای اجرای اسفند ماه ۹۶ در تلاش هستم و هنوز اتفاق مثبت و موافقتی برای اخذ مجوز صورت نگرفته است.
در پاپ سیروان خسروی و محسن یگانه در راک کاوه یغمایی و در موسیقی تلفیقی گروه چارتار
-کمی از بحث مجوز فاصله بگیریم و بپردازیم به نظر شما در مورد موسیقی داخل کشور و اینکه وضعیت موسیقی امروز در سبکهای دیگر به چه صورت است، اصلا دنبال میکنید؟ سلیقه مردم در شنیدن موسیقی امروز به چه سمتی رفته؟
-بله سبکهای دیگر مثل پاپ و تلفیقی را گوش میکنم ولی نه به این شکل که در پلی لیستم باشند. خیلی از گیتاریستها از دوستان نزدیکم هستند، از طریق آنها بنده را به اجراها وکنسرتها دعوت میکنند وهمین باعث میشود که خیلی از موسیقیها را بشنوم. در سبک پاپ سیروان خسروی و محسن یگانه را بیشتر دنبال میکنم، در راک کاوه یغمایی و در موسیقی تلفیقی گروه چارتار را ولی این به این معنا نیست که بقیه را اصلا گوش نمیدهم یا نمیپسندم. برسیم به بحث کیفیت موسیقی امروز و سلیقه شنوندهها. باید بگویم موسیقی پاپ امروز ما و سلیقهی شنوندگان بسیار با یکدیگر سازگار و هر دو بسیار بد است. این اتفاق هوشمندی آرتیستهای ما را میرساند که توانستند گوش و سلیقهی مردم و همین طور سطح توقع را بسیار پایین بیاورند. البته از طرفی دیگر پاسخ کامل این سوال را نمیتوان اینگونه بیان کرد، چنین مقولهای را باید از منظر جامعهشناسی هم بررسی کرد چون سلیقه امر ثابتی نیست و نسل به نسل تغییر میکند. ولی میتوانم بگویم که در حال حاضر کیفیت موسیقی بسیار پایین آمده و متاسفانه با سلیقه ی مردم سازگاری کامل دارد. یکی دیگر از دلایل ضعیف شدن و پایین آمدن کیفیت موسیقی کپیبرداری از موسیقی های خارجی توسط موزیسینهاست، مانند همین کارهایی که با استایل ترکی و یونانی امروزه در حال پخش شدن هستند و این اتفاقات سطح توقع و انتظار مردم را به مرور زمان پایین میآورد.
-حالا که بحث به سمت موسیقی پاپ رفت، بگذارید تا در مورد ورود عجیب و بیسابقه بندهایی صحبت کنیمه که با پسوند «بند» وارد بازار شدهاند. از اسم گرفته تا سبک موسیقی این گروهها جای بحث دارد.
-در مورد سیاست نام گذاری که چیزی نمیدانم ولی این مدل نامگذاری در موسیقی پاپ اصلا رایج نیست. در سبک راک و …نام گروهها با پسوند بَند رایجتر است، ولی هر چه که هست موفق شدهاند!
در مورد کیفیت موسیقی این بندها که در سالهای اخیر وارد مارکت شدهاند میتوانم بگویم با توجه به سلیقه مردم اکثر همان چیزی را در خود دارند که مردم میخواهند. تمپو پایین، ملودیهای ساده وگاه کپی شده و لَخت، شُل خواندن و… همه اینها و پارامترهای دیگر برای شنوندهها خوشایند است. اکثر موزیسینها و تنظیمکنندهها این سلیقه را درک کرده یا اگر عمیق تر نگاه کنیم باعث ایجاد آن شدهاند و حالا بیشتر در بازار مشغول تجارت اند تا تولید یک کار هنری، اهمیت بُعد مادی کار برای موزیسینها از بُعد معنوی در تولید امروزه پیشی گرفته. این دیدگاه اقتصادی به صنعت موسیقی اصلا اشتباه نیست ولی در کشور ما این نوع دیدگاه باعث شده کارها تکراری و فاقد خلاقیت باشند و بازار هرروز بیشتر به این سمت برود و بیشتر موسیقی تکراری بشنویم.
گروه ها بیشتر در بازار مشغول تجارت اند تا تولید یک کار هنری
-برگردیم به موسیقی متال، هوی متال از کی وارد ایران شد و تا به امروز چه سیری را پشت سر گذاشته؟
این که از کی بوده یا از کی وارد شده بر میگردد به قبل از انقلاب. از زمانی که موسیقی راک وارد ایران شد و داشت پیشرفت میکرد، به موازات آن هنوز در دنیا موسیقی متال کامل شکل نگرفته بود. کم کم گِین ها و دیستورشن ها که زیاد شد، رفته رفته موسیقی متال شکل گرفت. در ایران هم این روند اتفاق افتاد ولی در برههای این روند متوقف شد یا بهتر است بگوییم کل موسیقی متوقف شد بعد از چند سال وقفه دوباره به جریان افتاد.
-دیدگاه عموم امروز نسبت به متال چگونه است؟ هنوز هم برچسبهایی مانند شیطانپرستی برای این موسیقی وجود دارد؟
-ببینید امروز وضعیت موسیقی در کل خیلی بهتر شده ولی هنوز این فرهنگسازی که دغدغهی اصلیام بوده کامل نشده. من خودم برای یکی از موزیک ویدیوهایم مجوزهای لازم رو گرفتم ولی نگران هستم که اگر پخش شود با چه عکسالعملی روبرو خواهد شد، برای همین هنوز این ویدیو را منتشر نکردهام. در کل میشود گفت موسیقی متال هم از نظر کیفیت و هم از نظر واکنشها نسبت به گذشته وضعیت بسیار بهتری دارد ولی هنوز مسیری طولانی در پیش است و جای کار زیادی دارد.
لازم به توضیح است که نگاه منفی به هوی متال و انگهایی مانند شیطانپرستی در جاهای دیگر دنیا هم وجود دارد و اصولا برمیگردد به ذات خشن و اعتراضی این نوع موسیقی. بیشتر مخاطبان هوی متال از قشر ضعیف و عصبانی جوامع هستند و بعید است کسانی که سوار ماشین های میلیاردی هستند طرفدار این سبک اعتراضی باشند. موزیسینهای متال به دلیل ضرورت بازار و بقا در کلیپها و اجرا شمایل و ظاهر عجیبی دارند. مثلا مریلین منسون که ویدیوها و اجراهای عجیب و معروفی دارد فوقالعاده شخصیت موجه و فرهیختهای است. مشکل اصلی تاثیرپذیری غلط از این موسیقی و کلیپها بود که شخصا خیلی سعی کردهام برای جبران آن تلاش کنم. بارها گفتهام کسی که موسیقی متال کار میکند شیطانپرست نیست ولی یک شیطانپرست امکان دارد این سبک یا سبکهای دیگر را گوش کند. شاید یک پزشک شیطانپرست باشد ولی چون با طیف گستردهای در ارتباط نیست، کسی از آن باخبر نمیشود. کسانی که در ایران میخواهند این سبک را دنبال کنند باید برای تغییر دیدگاههای منفی نسبت به آن تلاش کنند تا این نوع موسیقی به چرخهی اقتصادی پویاتری دست پیدا کند. در مورد موسیقی پاپ هم اوایل مشکلات و مخالفتهای زیادی وجود داشت، ولی رفته رفته شرایط بهتر شد. در مورد متال هم باید دست به دست هم بدهیم تا چنین شرایطی رقم بخورد، شاید ده سال یا بیشتر زمان ببرد.
– دوران اوج متال دههی هشتاد و نود میلادی بود. ولی الان متال جایگاه سابق و شنوندگان پرشمار آن سالها را ندارد. این برمیگردد به تغییر و افت خود این جریان موسیقی یا سلیقه مخاطبان درا ین مدت دچار تحول شده؟
-سوال جالبی است. به نظرم موسیقی متال و راک هم طرفدارانش بیشتر شده و هم کیفیتاش ولی سبک هم در حال حاضر تغییر کرده. در آن برهه جنس دیگری از اشعار، ریتم و مترونوم و مترونوم ها برای مردم جذاب بود ولی امروز همین پارامترها دستخوش تغییر شده، امروز راک مخاطبان بیشتری در سراسر دنیا دارد.
– یعنی راک رشد کرده ولی متال رشد چندانی نداشته؟
– میتوان تا حدودی قبول کرد. باید این مسئله را بیشتر تحلیل کنیم، موسیقی متال فرقش با موسیقی راک در مترونوم، نوع درامز وحتی فضای جدی و سیاهترش است. موسیقی راکی که امروز میشنویم دستخوش تغییر شده و با راک چند دههی قبل تفاوتهای اساسی دارد. این که امروز مردم خودمان این جنس ترانه، ریتم و مترونوم را نمیپسندند و دلایل شادی بیشتری در موسیقی هستند حتما دلایل جامعهشناسی دارد.
نیازمان خواننده بود که تصمیم گرفتم خودم خواننده باشم
-شما در اجراها بیشتر به کاور کردن ترک های معروف می پردازید. البته در اجرای آخر چند قطعه از ساختههای خودتان را هم اجرا کردید، مانند روح سرگردان که کار بسیار جذابی هم بود. شما چرا به سمت تولید و ساخت کارهای خودتان نمیروید؟
-ما تفکر استراتژیکی داشتیم که باعث این اتفاق شد، قطعات کمی هم تولید نکردیم. در کنسرت آخر ما ۷ ترک از ساختههای خودمان را اجرا کردیم ولی هیچوقت این کارها را به صورت مجموعه، تک آهنگ یا آلبوم پخش نکردیم. به علت کنسرتهای نزدیک به هم با توجه به فیدبکها ترکها را انتخاب میکردیم و از ترکهای خودمان بسیار واکنشهای مثبتی میگرفتیم. تمام کارهایمان هم اینسترومنتال بود که شنوندهها در اجرا با آن ارتباط خوبی برقرار میکردند. پس از مدتی به این نتیجه رسیدیم که این کارها چیزی که میخواهیم باشند نیستند و باید قویتر بشوند. پس سراغ ضبط و رکورد دوباره همان ترکها نرفتیم. نیاز بعدیمان خواننده بود و باید عضو جدید را به گروه میآوردیم یا آن که یک نفر از خودمان میخواند، که تصمیم گرفتم خودم خواننده باشم.
این پروسه که از صفر خوانندگی را شروع و پیشرفت کنم بسیار زمانبر بود، حالا شما فرض کنید که چند ماه گذشته و من هنوز به آن سطحی نرسیدهام که بروم کار خودم را بخوانم. مواردی بود که ما کارها را ساختیم و باید میخواندم تا کار به اتمام برسد، ولی خب نمیتوانستم چون در خوانندگی هنوز تازه کار بودم. الان بعد از یک سال کلاسهای خوانندگی و تمرین تازه متوجه شدهام که بر چه چیزهایی مسلط هستم و دامنهی توانایی خودم را بهتر میشناسم. این پروسه تغییر کار اینسترومنتال به کارهای وکال باعث تغییر تمام برنامههای ما شد، مانند انجام کارهای آلبوم، ضبط و پخش ترکها. به طور مثال ترک «روح سرگردان» قبلا ضبط شده ولی الآن بسیار بهتر میتوانم آن را اجرا کنم و برای همین دوست ندارم که همان نسخه را منتشر کنیم، با این که برای آن وقت زیادی صرف شده. از نظر خودم چند ماهِ آینده بالاخره به سطحی میرسم که خودم از کارم بتوانم رضایت داشته باشم.
-کمی هم در مورد موسیقی بانوان صحبت کنیم، مانند خانم صنم پاشا که در حال انجام و اجرای موسیقی راک برای بانوان هستند. نباید فضا و بستر برای موزیسینهای خانم بیشتر باز شود؟ چون بسیاری از افراد دارای استعداد در این زمینه خانمها هستند و فقط آقایان نیستند که استعداد و علاقه دارند، حتی شاید بتوان گفت که در بعضی زمینهها خانمها توانایی ذاتی بیشتری دارند.
– بله، به ایشان تبریک میگویم برای کار بزرگی که انجام دادند. فعالیت در حوزهی راک و متال به اندازه کافی در ایران سخت هست و ایشان که دارند برای بانوان کار میکنند واقعا جای تحسین دارند. میدانم کار و مجوز گرفتن چقدر سخت است و سختیها برای ایشان چند برابر است.
میدانید، آرتیستها در این زمینه پافشاری نمیکنند. من خودم این تلاش را کردم و همخوانهای خانم را به بند اضافه کردم و مجوز هم نگرفتم، ولی باز تلاش میکنم برای مجوز. ولی باید بقیه آرتیستها هم در این زمینه پافشاری کنند که بالاخره اتفاقی بیافتد.کاملاً درست است که خانمهای بسیار مستعدی هم در زمینه موسیقی در کشور داریم و نمیشود گفت و نباید گفت که موسیقی برای خانمها است یا آقایان، برای همه است. این مشکلی است که در کل کشور داریم، نه فقط در حوزهی موسیقی. ولی وظیفه هنرمندان است که از خانمها حمایت کنند.
-در مورد دیگر گروههای متال ایرانی چه فکر میکنید؟ کارشان را دنبال کردهاید؟
– بهتر است که ما گروهها و افرادی را که در این سبک کار میکنند را پنج سال بعد مورد نقد و بررسی قرار بدهیم، چون که ما هنوز در این سبک نو پا هستیم و تلاش میکنیم تا متال در کشور جا بیفتد و پیشرفت کند. باید به همه افراد در این سبک خسته نباشید گفت که با این سختیهای موجود از تلاش دست برنمیدارند. باید فعلا اجازه بدهیم همه کارشان را انجام دهند، گروههای جدید وارد میدان شوند و بعد از چند سال که شرایط مناسبتر شد، کارها را بررسی کنیم. تازه بعد از این مدت استعداد و خلاقیت خود را نشان میدهد. مگر چقدر مردم به تماشای اجراهای کاور میروند؟ بعد از مدتی روند درست در این سبک شکل میگیرد، ذائقه مردم تغییر میکند و تازه میتوانیم به بررسی کارها بپردازیم. در حال حاضر باید فعالان و تازهواردان را تشویق کنیم و تمرکزمان روی فرهنگسازی باشد. ما باید صنفی داشته باشیم که بتوانیم افراد در این حوزه را کنار هم جمع کنیم و از تجربیات یکدیگر استفاده کنیم تا متال برای بیست، سی سال آینده در ایران رشد کند.
-ماجرای فراخوانهایی را تعریف کنید که معمولا قبل از کنسرتها منتشر میشود.
-این کار یکی از چیزهایی است که بهش افتخار میکنم. از کنسرت دوم به بعد، ما در هر اجرا برای نوازنده مهمان فراخوان دادیم که با استقبال خیلی خوبی هم مواجه شد. به نظرم یکی از کارهای خوب در مورد استعدادیابی همین میتواند باشد. ما برای کنسرت اخیر این کار را گستردهتر انجام دادیم، برای خوانندهها و نوازندههای بیشتری این کار شکل گرفت و در کنسرت های بعدی هم این اتفاق قطعا بسیار بزرگتر رخ خواهد داد.
– همکاری با بند قبلی چرا به پایان رسید؟
-ببینید، نمیتوانم خیلی این را باز گو کنم ولی باید بگم که تمام کارها ۰ تا ۱۰۰ با خودم است. من نه تهیهکننده داشتم و نه هیچ چیز دیگر، خودم از نظر مالی و دیگر جنبها همهی کارها را انجام دادم. اگر کسی در این گروه هست نوازندی گروه شهاب صادقی است، سود و ضرر برای شهاب صادقی است. به طور مثال من برای اجرای یکی از شهرستانها وقت زیادی گذاشتم و در روز آخر اجازه اجرا داده نشد و تمام ضرر آن کار برای من بود، همه آن را پرداخت کردم. اگر ویدیو کلیپی در حال تهیه است، باز هم تمام هزینههایش را من میدهم نه اعضای گروه. بیشتر از این صلاح نمیدانم که بگویم. اعضای گروه بعد از مدتی دیدگاه و رفتارشان تغییر کرد. آن افراد صلاح را در این دیدند که به صورت مجزا کار کنند و نه در گروه شهاب صادقی.
مدیر پروژه در سازمان انرژی اتمی بودهام
-یکی از بحثهای جالب در مورد شهاب صادقی در صفحات مجازی همیشه این بوده که او بسیار پولدار است و از سر دلخوشی این کار را انجام میدهد. به اصطلاح میگویند که «بچه پولدار» هستید!
-اول باید بپرسم پول داشتن مگر بد است؟ همه دوست دارند پولدار باشند. به نظرم، یک دندانپزشک موفق یا هر آدم موفق در هر شغل و حرفهای، پولدار است چون برای رسیدن به این مرحله زحمت کشیده. افراد موفق خوب پول دارند و برای رسیدن به این مرحله زحمت کشیدهاند. من علاوه بر تلاشهایی که کردهایم، مدرک فوق لیسانس از دانشگاه تهران را دارم، مدیر پروژه در سازمان انرژی اتمی بودهام، حتی تدریس در رشتههای مختلف و داشتن هنرجوی موسیقی، به نظرم در سن ۳۴ سالگی برایم بسیار کم است و باید بیشتر میبود. این دیدگاه از زمانی در مورد من شروع شد که به کسی مجوز نمیدادند و من مجوز گرفتم. همه میگفتند حتماً خرجی کرده که توانسته مجوز بگیرد و تا به امروز هم این اتهام ادامه داشته. از ابتدا پولهایم را جمع میکردم و گیتار میخریدم. خیلیها با پولشان کارهای دیگری میکنند، من حتی از تبریز هم دورتر نرفتهام ولی این خرجی که برای کار و علاقهام کردهام ظاهراً خیلی به چشم آمده! یک سری گفتند از طرف خانواده موقعیت مالی بسیار خوبی داشته که اینطور هم نبود واقعاً هیچکدام این حرفها درست نیست. با توجه شرایطی که داشتم و زحماتی که کشیدهام، وضع مالیام باید خیلی بهتر از این میبود.
در پایان گفتگو، چند سوال کوتاه از شما میپرسم. موسیقی به تحصیلات آکادمیک نیاز دارد؟
-خیر اصلا نیازی به سواد آکادمیک و تدریس نیست، حتی در ایران. بنده توصیه نمیکنم به خاطر هزینههای سنگینی که دارد، هر کس میتواند خودش با تلاش به درک و فهم لازم از موسیقی برسد. این عدم نیاز به سواد و تحصیلات آکادمیک به معنی بد بودن آن نیست، ما نامهای بزرگی را هم داریم که سواد آکادمیک داشتند و بسیار هم موفق بوده و هستند.
خواننده از جایگاهش خیالش راحت است ولی نوازنده ها باید به روز باشند تا بتوانند کسب درآمد کنند
– چرا در ایران درک موسیقی نوازندهها از خوانندهها بیشتر است؟
-خب ببینید، ما تازه اول راه تجاریسازی موسیقی در ایران هستیم و خوانندههایی که هستند از جایگاهشان خیالشان تقریبا راحت است ولی نوازنده ها باید به روز باشند تا بتوانند کسب درآمد کنند و رقابت بین آنها سختتر است. یکی دیگر از دلایلش نبود قانون کپی رایت است که باعث میشود با تکراری شدن و کپیکاری خلاقیت از بین برود.
-وضعیت موسیقی زیرزمینی امروز چگونه است؟
-یکی از سیاستهای خوب وزارت ارشاد در سالهای اخیر مجوز دادن به زیرزمینیها بوده. اگر دقت کرده باشید مانند گذشته دیگر موسیقی زیرزمینی دیگر نداریم. در گذشته که تعداد آثار موسیقی زیرزمینی بیشتر بود و افراد بیشتری حضور داشتند که به دلیل بازتر بودن فضای زیرزمینی، کیفیت کارها هم بهتر بود. ولی امروز با گرفتن مجوز اکثر کارها در یک چارچوب قرار دارند. همانطور که قبل هم اشاره کردم، ما نباید این ها را نقد کنیم، باید اجازه بدهیم شکل بگیرند و باید حمایت شوند.
– در موسیقی پیشرفت کردهایم؟
-خیر. باید بگویم که ما در تولید و کیفیت موسیقی پیشرفت که نداشتیم هیچ پسرفت هم داشته ایم.
گفت و گو از پاشا ولایی