امیر دانایی: همه میخواهند خواننده شوند تا به چشم بیایند
امیر دانایی: همه میخواهند خواننده شوند تا به چشم بیایند
گفتگو با نوازنده موفق گیتار الکتریک
+در مسابقه «کراس رودز» که توسط اریک کلپتون برگزار میشد, ۹۰% امتیاز را کسب کردم.
+نوازنده علاوه بر داشتن تکنیک و علم، باید بتواند با شنوندهاش ارتباط برقرار کند.
+متاسفانه در فضای حاضر همه به دنبال سوپراستار شدن و گردش در یک مدار تکراری و بدون خلاقیت هستند.
+وضعیت موسیقی راک در ایران نسبت به گذشته بهتر است. ولی نیاز به حمایت دارد.
+آشنایی ام با «زانیار خسروی» حاصل همکاری من و سیروان شد.
گراموزیک: برای علاقهمندانی که قصد ورود به عرصهی موسیقی را دارند، آشنایی با موزیسینهای موفق و کسب شناخت از مسیر کاری آنها، میتواند الهامبخش باشد. امیر دانایی نوازندهی جوانی است که در چند اخیر سال پلههای موفقیت را پشت سر گذاشته و کارش به خوبی دیده و شنیده شده. دانایی که در حال حاضر از جملهحرفهایها است و با سیروان خسروی ستارهی پاپ همکاری میکند، در گفتگو با گراموزیک از چگونگی آغاز فعالیت حرفهای، برنامههایش برای آینده و وضعیت موسیقی ایران در سالهای اخیر صحبت کرده است.
– چگونه با موسیقی آشنا شدید؟
– پدر و مادرم دوست داشتند که یکی از بچههایشان وارد موسیقی بشود به همین دلیل از همان کودکی برایمان ساز خریده بودند. بدون آن که انتخابی داشته باشیم، سازها سنتی بود. با بالا رفتن سن و بیشتر شدن شناخت خودمان نیبت به موسیقی، علاقه و توجه من به موسیقی بیشتر شد. با دقت بیشتری به آهنگها گوش میدادم و موسیقیهایی که در آن دوران شنیدم، از الکترونیک گرفته تا راک و پاپ-راک، خیلی تاثیرگذار بودند. مثل مدرن تاکینگ و اکثر هیتهای آن سالها. یادم میآید که اوایل دههی هفتاد تلویزیون ایران، کلیپی با موسیقی «لبه تاریکی» از اریک کلپتون پخش میکرد که موضوعش مبارزه با مواد مخدر بود. شاید همان باعث شد که به سمت گیتار الکتریک بروم. وقتی که سازم را گرفتم، یک سی دی از کل آثار جو ستریانی همراهش بودکه با تاثیرپذیری از آن، مسیرم را در این زمینه انتخاب کردم. آن زمان در بوشهر استاد گیتار الکتریک شناخته شده نبود و برای حضور در یک ساعت کلاس، مجبور بودم که با اتوبوس به شیراز بروم و برگردم.
– الان فعالیتتان در موسیقی به چه مرحلهای رسیده؟
-در حال حاضر هم ورک شاپ دارم و مشغول تدریس ام و در شرکت فندر هم فعالیت میکنم. سایر کارها هم شامل نوازندگی، تنظیم، ساخت آهنگ و همکاری با سیروان است.
– از کارهای چند سال اخیرتان بگویید.
– سال ۹۱ مسابقه ی کراس رودز توسط اریک کلپتون برگزار میشد که نوازندگانی از سراسر دنیا در آن شرکت کردند و از بین شرکت کنندگان یک نفر به عنوان بهترین گیتاریست انتخاب میشد من هم آن سال شرکت کردم و چند نمونه از کارهایم را در وبسایت مسابقه قرار دادم. در آن مسابقه توانستم ۹۰% رای بیاورم ، عکس و اطلاعاتم هم به مدت ۲۴ ساعت روی وبسایتشان بود .بعد از این اجرا آقای فرهاد مدیری ازم برای مجموعهی «شوخی کردم» و کلیپهای اپیزود خشونت دعوت به کار کردند. زمستان سال ۹۲ در تئاتر آقای محمد رحمانیان با عنوان «روزهای آخر اسفند» بهعنوان نوازندهی گیتار الکتریک در گروه موسیقی به سرپرستی بهروز صفاریان و کنار علی بیرنگ، آرش سعیدی، فرشاد حسامی، امین طاهری، بهنود فدوی، صابر جعفری و صحرا بیرنگ، رایسا و ملانی آوانسیان، همخوانان گروه، و چهرههای دیگری همچون اشکان خطیبی، غزل شاکری و رضا یزدانی حضور داشتم.. بعد از آن هم با زانیار خسروی صحبتی داشتم و همین باعث آشناییام با سیروان شد.
– برای فعالیت در زمینهی موسیقی، چه در ایران و چه در سطح جهان، تحصیلات آکادمیک را لازم میدانید؟
– بسیاری از بزرگان موسیقی و نوابغ را دیده ایم که اصلا تحصیلات آکادمیک نداشته اند. مخصوصا در رشتهی ما یعنی نوازندگی گیتار، خیلیها را دیده ام که ترک تحصیل کرده اند. در عوض نمونههای زیادی را هم میشود مثال زد که تحصیلات موسیقی خود را دنبال کرده اند. مانند جان میر که فارغالتحصیل از دانشگاه برکلی است. اگر فیلم «ویپلش» را دیده باشید، آنجا خیلی خوب نشان میدهد که اگر کسی بر فرض به دانشگاه هم برود، وقتی بهش سخت گرفته میشود، اعتماد به نفس و انگیزهاش را از دست میدهد و کلا ممکن است که برود سراغ یک رشتهی دیگر و یا ممکن است کلا شخصیت و سلیقهی افراد پس از ورود به چنین محیطی تغییر کند. خودم دوستانی داشته ام که به دانشگاه موسیقی رفتند و آنجا به آرشیو کاملی از اطلاعات تبدیل شدند ولی نمیتوانند کاری انجام بدهند. این یک امر نسبی است و جواب قطعی هم ندارد. کسی که به دانشگاه موسیقی نرفته هم میتواند خودش را آپدیت کند، به ویژه که این روزها اینترنت دست همه را باز گذاشته و بیشتر اطلاعات به واسطهی اینترنت در دسترس قرار دارد. میشود گفت که هدف و انگیزهی خود آدم مهمترین عامل است.
-فضای آموزش و تدریس در ایران چگونه است؟ مثلا نوازندهها از نظر سواد و تکنیک چه سطحی دارند؟
– از نظر تدریس که فضا خیلی بهتر شده و مدرسان قابلی در این زمینه فعالیت میکنند. از جمله آقای فرزاد فخرالدینی و آقای همایون مجدزاده و همینطور آموزشگاه رنگین کمان و هترا که ورکشاپهای خیلی خوبی را برگزار کرده اند. در حال حاضر آموزش موسیقی نظم و ترتیب خوبی پیدا کرده. در ایران نوازندهی باتکنیک کم نداریم ولی بعضیها را هم میبینم که در اجرای خود هارمونیها و کارهای سختی پیاده میکنند، ولی باز مخاطب خسته میشود و یا این که از سال میرود بیرون. به نظرم نوازنده علاوه بر داشتن تکنیک و علم، باید بتواند با شنوندهاش ارتباط برقرار کند. نه این که فقط برای یک قشر خاص بزند تا تواناییخودش را به رخ بکشد
-موزیسین های محبوبتان چه کسانی هستند و چه افرادی در موسیقی شما تاثیر گذار بوده اند؟
– اسم که زیاد است اما به طور کلی، جف بک، اریک کلپتون، استیو ری وان، نایل راجرز و از میان جوانترها جان میر و جو باناماسا از جمله بزرگترین و تاثیرگذارترین افرادی بوده اند که میتوانم نام ببرم. از میان ایرانیها هم کاوه یغمایی تاثیر قابل توجهی داشته.
– به عنوان یک نوازندهی موفق، به نظرتان در ایران نوازندهی ستاره داریم یا اصلا نوازندهها میتوانند ستاره بشوند؟
– میدانید در این زمینه حرف اصلی را رسانهها میزنند. اگر در جایی از دنیا میبینیم که نوازندهای مانند اسلش برای خودش به تنهایی ستاره است، باید در نظر داشته باشیم که رسانهها به شدت فرد را پوشش میدهند و کلی گفتگو و تصویر ازش منتشر میشود. اصولا رسانه است که در این زمینه میتواند تاثیرگذار باشد. حتی اگر به کنسرتهای گذشته در کشور خودمان نگاه کنیم، آن زمان تمام نوازندهها پشت سر خواننده و در بخش تاریک صحنه قرار میگرفتند و این خواننده بود که دیده میشد. شاید حدود یک سالی بشود که نوازندهها هم در اجراها به چشم میآیند و خبرگزاریها آنها را پوشش میدهد. نوازنده برای ستاره شدن به حمایت و دیده شدن نیاز دارد و همینطور رونق موسیقی اینسترومنتال که در ایران جایگاهی ندارد.
– وضعیت درآمد نوازندهها چگونه است؟
-قطعا خوب نیست. نمیشود گفت که دستمزدها خیلی کم است، ولی با کیفیت کار و میزان زحمتی که نوازنده میکشد، متناسب نیست. امیدوارم که در آینده چنین تناسبی را شاهد باشیم. مثلا میبینیم که نوازنده با یک گیتار به روی صحنه میرود ولی گیتاریستی هم داریم که دو سه گیتار و افکتهای مختلف را با خودش میبرد و صدای استانداردی را که معمولا در خارج از ایران میشنویم، در کنسرت ارائه میدهد. پس باید دستمزدها هم بر همین پایه و اساس در نظر گرفته شود.
– به طور کلی اجراهای زنده را در ایران چطور ارزیابی میکنید؟
– به علت وضعیت دستمزدها، خیلیها در ایران فقط میخواهند که خواننده شوند و در چشم باشند. کاری هم ندارند که لازمهی خوانندگی، دارا بودن چه تواناییهایی است. کمتر کسی به دنبال این است که نوازندهی خوبی بشود یا مثلا در زمینهی صدابرداری و نورپردازی فعالیت بکند. به همین دلیل و البته اطلاعات عمومی کم، در خیلی از اجراها میبینید که گیتاریست دارد سولو میزند اما نور روی نوازندهی کیبورد است یا برعکس! یا مدام مشکلات صوتی پیش میآید، صدای نوازنده وسط اجرا کم میشود و صداها درست نیست. ما در این زمینه متخصصی که بتوانند این مشکلات را برطرف کند، کم داریم. چون همه میخواهند که خواننده و خوانندهها هم میخواهند که سوپراستار باشند و دیده شوند. حاصلش گرفتار شدن در دام تکرار، موسیقی بدون خلاقیت و ملودیها و ترانههای یکنواخت و تکراری است.
– موسیقی راک ایرانی چطور؟ در این سالها پیشرفتی داشته؟
– وضعیت موسیقی راک در ایران نسبت به گذشته بهتر است. ولی این سبک موسیقی هم در ایران نیاز به شنیده شدن، حمایت و سرمایهگذاری دارد. برای مثال خیلیها را میبینم که از خودشان میپرسند روی این موسیقی سرمایهگذاری کنم؟ اصلا پولم برمیگردد و از این قبیل تفکرات. متاسفانه آلبومها حتی از طرف شرکتهای پخشکننده هم درست حمایت نمیشود. بیشتر توجهها در زمینهی پخش معطوف به موسیقی پاپ است و سرمایهگذاری هم بیشتر در آن سبک صورت میگیرد. با این حساب موسیقی راک در ایران به آهستگی پیش میرود.
– نوازنده و کارش چقدر میتواند در یک قطعهی موسیقی تغییر ایجاد کند و در موفقیت یا شکست قطعه موثر باشد؟
– نوازنده به شدت میتواند تاثیرگذار باشد. به عنوان مثال ماکت یک آهنگ ساخته شده. وقتی نوازندهها برای ضبط به استودیو میروند، هر کدام هنگام نواختن بخش خود میتوانند چیزهایی را کم یا زیاد کنند و بارها تجربه کرده ام که تغییرات زیادی در هنگام ضبط یک آهنگ توسط نوازندهها صورت گرفته است.
– و در آخر برسیم به پروژههای شخصیتر و کارهای آینده.
– در حال کار کردن روی یک آلبوم شخصی هستم که نمیتوانم اطلاعاتی بدهم .اجرایی در پیش داریم که یک کنسرت اینسترومنتال است و از آقای بابک ریاحی پور هم قول گرفته ایم تا ما را در این کنسرت همراهی کنند. به طور دقیق نمیتوانم تاریخش را بگویم ولی بعد از ماه رمضان کارهای زیادی خواهم داشت، مانند تور کنسرتهای سیروان.
تهیه و تنظیم گزارش: پاشا ولایی
منبع: اختصاصی پایگاه خبری-تحلیلی گراموزیک